مطالب و اخبار جالب و خواندنی
اخبارروز-ایران و جهان
خبرهای گوناگون اجتماعی-فرهنگی و...

موبایل‌های لمسی ۱۸ بار کثیف‌تر از «دستگیره توالت»!


 
موبایل‌های لمسی ۱۸ بار کثیف‌تر از «دستگیره توالت»!


ه گزارش فارنت و به نقل از پایگاه اینترنتی crunchgear،نتایج یک سری از تحقیقات نشان از آلودگی بسیار بالای موبایل‌ها به خصوص موبایل‌های لمسی دارد

آیفون،آیپاد ،موبایل های آندرویدی و هر چیری که مستلزم استفاده از آن صفحه لمسی‌اش باشد به طور کلی یک معدن از هر گونه جرم و ویروس های بسیار خطرناک است.

“تیموتی جولیان” دانشجوی دوره دکترای دانشگاه استنفورد ورئیس این تیم پژوهشی در این مورد گفت:”اگر شما گجت خود را به اشتراک بگذارید به مانند این است که باعث شیوع آنفولانزا شده‌اید”.

نتایج این آزمایشات که بعد از نمونه برداری از ۳۰ تلفن همراه اعلام شده است نشان می‌دهد که یک تلفن همراه صفحه لمسی در حدود ۱۸ برابر بیشتر ازدستگیره یک دستشویی مردانه در آن ویروس و باکتری وجود دارد.

بر طبق این تحقیقات اگر شما از تلفن همراه فرد دیگری استفاده کنید ۳۰ درصد از ویروس می توانند با استفاده از نوک انگشتان شما تنها با لمس کردن صفحه نمایش منتقل شوند و اگر شما چشمان خود و یا موهای خود را مالش دهدی و یا ناخن خود را بجوید این میکروب‌ها به راحتی به داخل بدن شما منتقل می‌شوند.

 
موبایل‌های لمسی ۱۸ بار کثیف‌تر از «دستگیره توالت»!


جولیان در ادامه گفت:”البته نباید نتیجه این تحقیقات باعث ایجاد یک نوع پارانویا برای کاربرای این گونه موبایل‌ها شود چون تا زمانی که فرد سالم است سیستم ایمنی او به خوبی کار می‌کند ولی لازم است زمانی که فرد بیمار است در این گونه موارد احتیاط بیشتری به خرج دهد”.


 

10 مربي برتر يك دهه گذشته جهان


 
10 مربي برتر يك دهه گذشته جهان


در اين فهرست که تفاوتي بين مربيان تيم هاي باشگاهي و تيم هاي ملي قائل نشده است، 'الکس فرگوسن' سرمربي منچستريونايتد انگليس در رده دوم قرار دارد و 'خوزه مورينيو' سرمربي پرتغالي باشگاه رئال مادريد اسپانيا سوم است.


10 مربي برتر يک دهه گذشته جهان

1) آرسن ونگر از فرانسه با 142 امتياز
2) الکس فرگوسن از اسکاتلند با 133 امتياز
3) خوزه مورينيو از پرتغال با 115 امتياز
4) گاس هيدينک از هلند با 112 امتياز
5) فابيو کاپلو از ايتاليا با 106 امتياز
6) لوييس فيليپه اسکولاري از برزيل با 101 امتياز
7) رافائل بنيتس از اسپانيا با 97 امتياز
8) کارلو آنجلوتي از ايتاليا با 92 امتياز
9) مارچلو ليپي از ايتاليا با 88 امتياز
10) مارچلو آلبرتو بيلسا از آرژانتين با 86 امتياز

 
 

حکومت 3 پزشک بر یک کشور بیمار


 
حکومت 3 پزشک بر یک کشور بیمار


سن هانی زاده در مطلب جدید خود شرح واقعه ضیافت شام ژنرال دوگل فرانسوی با سران کشور سوریه را بازگو کرده است.

هانی زاده نوشته است : " زمانی که سوریه در سال 1946 استقلال کامل خود را از فرانسه گرفت تا مدت ها روابط دو کشور تحت تاثیر فضای دوران استعمار فرانسه بود. سیاستمداران سوری که در طول استعمار 20 ساله فرانسه شاهد جنایات ارتش این کشورعلیه هموطنان خود بودند با برقراری روابط دیپلماتیک با فرانسه مخالفت می کردند. اما سر انجام پس از یک سلسله کودتاهای خونین در سوریه که منجر به تغییر ساختار حکومتی می شد روابط کامل دیپلماتیک میان سوریه و فرانسه در دهه 60 از قرن میلادی گذشته و بطور مشخص در اواخر دوران ریاست جمهوری ژنرال دوگل بر قرار شد. "

وی در ادامه بیان کرده است : " به همین دلیل در سال 1969 زمانی که ژنرال دو گل آخرین سال ریاست جمهوری خود را پشت سر می گذاشت نور الدین الاتاسی رئیس جمهوری ، یوسف زعین نخست وزیر و ابراهیم ماخوس وزیر خارجه سوریه برای گسترش روابط سیاسی سوریه و فرانسه راهی پاریس شدند. در ضیافت شامی که ژنرال دو گل به افتخار میهمانان سوری خود در کاخ الیزه ترتیب داد بحث های حاشیه ای میان میهمانان ومیزبان صورت گرفت. ژنرال دو گل همیشه عادت داشت در چنین مناسبت هایی اطلاعات شخصی مانند تعداد فرزندان میزان تحصیلات و رشته تحصیلی از میهمانان خود بگیرد. "

کارشناس مسائل بین الملل ادامه ماجرا را چنین شرح داده است : " دو گل سر میز شام از نور الدین الاتاسی میزان و رشته تحصیلی او را سوال کرد که رئیس جمهوری سوریه پاسخ داد پزشک جراح است و از دانشگاه دمشق فارغ التحصیل شده. از یوسف زعین نخست وزیر سوریه همین سوال را کرد که جواب شنید پزشک جراح است و از دانشگاه حمص سوریه مدرک خود را دریافت کرده. سپس از ابراهیم ماخوس وزیر خارجه نیز پرسید که وزیر خارجه سوریه پاسخ داد که پزشک است و از دانشگاه های فرانسه فارغ التحصیل شده.
رئیس جمهوری فرانسه رو به میهمانان سوری خود کرد و گفت: معلوم می شود که کشور شما " سوریه" خیلی بیمار است که شما 3 تا پزشک ، حکومت را در اختیار گرفته اید. "

 

دختر ایرانی که شما را متعجب خواهد کرد: دختری که بمب روحیه است!


 
دختر ایرانی که شما را متعجب خواهد کرد: دختری که بمب روحیه است!



فاطمه صالحی، دختری که هم سنتور می‌نوازد، هم طراحی و گریم انجام می‌دهد و هم دانشجوی موسیقی است؛ قصد دارد دکترا خود را هم بگیرد.
می‌توان از فاطمه صالحی که به طور مادرزادی دو دست و یک پا ندارد، به معنای واقعی کلمه یک «بمب روحیه» نام برد.


زمستان داشت تمام می‌شد. ساعت ۵ /۶ صبح روز ۲۳ اسفند ۱۳۶۵ بود. همه در هول و ولای به دنیا آمدن بچه‌ها بودند. اول معصومه به دنیا آمد؛ بچه‌ای سالم و طبیعی. اما هنوز همه چیز تمام نشده بود، یک ربع بعد قل بعدی فاطمه به دنیا آمد؛ نوزادی که دست‌هایش رشد نکرده بودند و فقط یک پا داشت. از همه بیشتر پرستار اتاق عمل ناراحت شد چون باید این خبر را به پدر این دوقلوها و بقیه اعضای خانواده که پشت در اتاق عمل منتظر بودند می‌داد.
مادرم زمانی که ما را باردار بود زمین خورد. همین باعث شد که من گوشه شکم مادر بچسبم و نتوانم حرکت کنم و رشد خوبی نداشته باشم. حتی وقتی مادرم دکتر می‌رفت آنها فکر می‌کردند که فقط یک بچه در رحمش وجود دارد؛ غافل از آنکه ما دو قلو بودیم.
اولین روز مدرسه را هیچ وقت فراموش نمی‌کنم. با آنکه با مادرمان رفته بودیم ولی من از نظر روحی خیلی اذیت شدم. چون مدرسه یک اجتماع کوچک بود و بقیه بچه‌ها خودشان را با من مقایسه می‌کردند و این مرا اذیت می‌کرد. وقتی هم که مادرم مرا در مدرسه تنها گذاشت، کمبودها را بیشتر احساس کردم ولی به هر حال توانستم دوستان خوبی پیدا کنم. اما تا دوران راهنمایی هم از نگاه‌های سؤال‌برانگیز مردم ناراحت می‌شدم.

او قبل از رفتن به مدرسه قلم را با پایش می‌گرفت و نقاشی می‌کشید و این روند تا سال دوم دبستان هم ادامه داشت تا اینکه معلم کلاس سومشان با او صحبت کرد و فاطمه قبول کرد که اگر بخواهد وارد دانشگاه شود باید مثل بقیه باشد بنابراین نوشتن با دست‌هایش را شروع کرد؛ اولش خیلی سخت بود ولی یواش یواش عادت کردم. هنوز هم خیلی از کارها را با پایم انجام می‌دهم؛ مثلا وقتی در خانه هستیم با پا غذا می‌خورم.
تا وقتی که فاطمه مدرسه می‌رفت برای آنکه از درسش عقب نماند به کلاس‌های آزاد نمی‌رفت ولی وقتی دیپلمش را گرفت سنتور را پیش استادش، غلامرضا مشایخی شروع کرد؛ «از سازها به پیانو و گیتار علاقه‌مند بودم ولی شرایط فیزیکی‌ام این اجازه را نمی‌داد. وقتی مشورت کردم متوجه شدم که می‌توانم در ‌ساز سنتور موفق باشم. اطلاعاتم درباره این ‌ساز در حد این بود که می‌دانستم به شکل ذوزنقه است ولی اگر حمایت‌ها و تشویق‌های استادم نبود شاید هیچ وقت به این ‌ساز علاقه‌مند نمی‌شدم.
فاطمه برای اینکه بتواند نواختن سنتور را شروع کند به پروتزهایی برای دستانش نیاز داشت تا با آنها مضراب را در دست بگیرد. متخصصان هلال احمر این کار را انجام دادند و فقط ماند یادگیری نت‌ها که فاطمه همیشه از آن می‌ترسید ولی بالاخره توانست با تمرین زیاد نت‌خوانی را هم یاد بگیرد.


او طراحی سیاه قلم را هم از برادر بزرگترش مهدی یاد گرفت؛ «در طراحی کشیدن پرتره انسان برایم خیلی سخت بود چون نمی‌توانستم دور صورت را خوب دربیاورم اما تمرین کردم و موفق شدم». بعد از آن هم به طراحی روی سفال علاقه‌مند شد.
بعد از اینها نوبت به گریم و آرایشگری رسید که فاطمه از کودکی به آن علاقه داشت؛ «وقتی ثبت نام کردم استادم گفت تو می‌توانی این کار را انجام دهی؟چون خیلی ظریف‌کاری دارد. من هم جواب مثبت دادم. در کلاس صدای استاد را ضبط می‌کردم و خیلی دقیق به کارهایش نگاه می‌کردم تا بهتر یاد بگیرم.

آموزش گریم به همین منوال تمام شد تا اینکه نوبت به روز امتحان رسید؛ روزی که اگر می‌توانست قبول شود دیپلم چهره‌پردازی می‌گرفت. فاطمه آن روز را به یاد می‌آورد و می‌گوید: «مسؤول برگزاری امتحان از مربی‌ام پرسید من چه مدلی به او بدهم که بتواند انجام دهد؟ این حرفش ترحم‌آمیز بود و خیلی ناراحت شدم و مربی‌ام هم به او گفت سخت‌ترین مدلی را که فکر می‌کنید به این هنرجو بدهید. او هم مدل خاتون را به من داد که خیلی سخت بود. بعد هم گفت یک ربع هم به‌ات وقت اضافه می‌دهم ولی من با خودم گفتم باید جوری کارم را پیش ببرم که به آن یک ربع وقت اضافه هم احتیاج پیدا نکنم». فاطمه آن‌قدر کارش را خوب انجام داد که تنها کسی در آن دوره بود که توانست با نمره ممتاز دیپلم گریم بگیرد.

اما انگار اشتیاق این دختر به تجربه و یادگیری مهارت‌های تازه تمامی‌نداشت چون او مدرک گرافیک کامپیوتری‌اش را هم گرفت؛ «من همه این مدارک را گرفتم تا شاید بتوانم برای خودم کاری دست و پا کنم ولی متاسفانه هیچ کس حاضر نمی‌شود به یک معلول کار بدهد. آنها به معلولیت آدم نگاه می‌کنند نه به اینکه چه توانمندی‌هایی دارد. برای کار به جاهای زیادی مراجعه کرده‌ام که تا الان به در بسته خورده‌ام».

کنسرت در عشق‌آباد
فاطمه وقتی نواختن آهنگ «ای الهه ناز» را یاد گرفت به سنتور بیشتر علاقه‌مند شد. اولین کنسرتی هم که داشت در فرهنگسرای بهمن با همین آهنگ بود. «تولد حضرت فاطمه(س) بود. مادرم هم بین جمعیت نشسته بود و وقتی نگاهش کردم دلم قرص شد. ای الهه ناز و‌ای ایران را نواختم و وقتی تمام شد نفس عمیقی کشیدم و عکس‌العمل مردم و تشویق آنها برایم خیلی غیر منتظره بود».
مادر فاطمه آن شب را به یاد می‌آورد و می‌گوید:«صندلی فاطمه نامناسب بود و او مدام از روی آن سر می‌خورد ولی بالاخره توانست کنترل خودش را حفظ کند و اجرای خوبی داشته باشد».

سنتور تا دکترا
فاطمه سال ۱۳۸۷ به‌عنوان دانشجوی موسیقی کنسرواتور ایران پذیرفته شد؛ «تصمیم گرفتم بروم موسیقی بخوانم».
او ادامه می‌دهد:«روز اول دانشگاه برایم درست مثل روز اول مدرسه بود؛ با این تفاوت که آن موقع خواهرم همراهم بود ولی این دفعه تنهای تنها بودم. اما رفتار دانشجویان و استادان برخلاف آن زمان خیلی عادی بود. ترم یک که بودم همه فکر می‌کردند من از موسیقی سر درنمی‌آورم و به من یک هفته مهلت دادند تا نت‌ها را حفظ کنم اما من این کار را قبلا یاد گرفته بودم».
با تمام این تفاسیر فاطمه مثل خیلی از معلولان دیگر مشکلات زیادی در رفت و آمد دارد. خودش در این باره می‌گوید:«فاصله خانه ما تا دانشگاه خیلی زیاد است. روزهای اول آژانس می‌گرفتم و با مادرم می‌آمدم ولی الان خودم به تنهایی با آژانس می‌آیم که خیلی هزینه‌بر است. همین طور برای سوار شدن و پیاده شدن مخصوصا اگر وسیله و یا ‌ساز دستم باشد از دوستان و همکلاسی‌هایم کمک می‌گیرم».
او از ترم سوم ‌ساز سنتور را به عنوان‌ ساز تخصصی خودش انتخاب کرده و امیدوار است بتواند این رشته را تا مقطع دکترا و آهنگسازی ادامه دهد.
فاطمه موفقیت‌هایش را مدیون خانواده‌اش می‌داند؛ خانواده‌ای که او را محدود نکردند و مانند خواهر دوقلویش هر امکاناتی را که در توانشان بود در اختیار او هم گذاشتند.
فاطمه می‌گوید:«سخت‌ترین لحظات برای من این است که مردم با نگاه ترحم‌آمیز به من خیره شوند. البته حس ششم خیلی خوبی هم دارم و تا متوجه شوم که کسی می‌خواهد از روی دلسوزی به من کمک کند کاری می‌کنم که با دیدن توانایی‌هایم از انجام این کار منصرف شود. من با معلولیت خودم کنار آمده‌ام و دلم می‌خواهد مردم هم این را بدانند و اجازه بدهند راحت زندگی کنم».

 

ماجرای یخچال 56 ساله‌ای که هنوز خراب نشده است!


 
ماجرای یخچال 56 ساله‌ای که هنوز خراب نشده است!


یک مرد انگلیسی همچنان از یخچالی که والدینش در 12 ژوئن 1954 خریداری کرده بودند و هنوز به خوبی کار می‌کند استفاده می‌کند.
ادموند گارود در یک دهکده کوچک در 50 کیلومتری لندن زندگی می‌کند و تاکید می‌کند که بعد از آنکه والدینش مجبور شدند یکبار ترموستات این یخچال سالخورده را تعویض کنند هرگز با آن مشکلی نداشته است.

این یخچال محصول مدل DE.30 محصول شرکت جنرال الکتریک است که والدین این مرد انگلیسی برای اینکه از فاسد شدن شیر جلوگیری کنند در 12 ژوئن 1954 به قیمت 69 پوند آن زمان (معادل هزار و 415 پوند فعلی) خریداری کردند. این یخچال کوچک بوده و به رنگ کرم است.
والدین ادموند گارود این یخچال را به صورت قسطی خریداری کرده بودند و ماهی 6 شیلینگ و 8 پنس قدیمی اقساط آن را پرداخت می‌کردند.

پس از چند هفته که از ورود این یخچال به خانه گارودها می‌گذشت، ترموستات آن دچار مشکل شد و این خانواده با استفاده از گارانتی 12 ماهه آن، ترموستات این دستگاه را عوض کردند. از آن زمان این یخچال هرگز مشکلی ایجاد نکرده است.
این مرد 50 ساله که تکنسین سابق یک لابراتوار است هنوز رسید اصلی، گارانتی و دفترچه راهنمای این یخچال را نگه داشته است.
وی در مورد این یخچال گفت: "من یکی از آن آدمهایی هستم که احساس می‌کنند اگر وسیله ای خوب کار می‌کند باید آن را تا زمانی که خراب شود نگه داشت. این یخچال برای من یک دوست قدیمی است."
براساس گزارش اکسپرس، این یخچال در رقابت "زمان تغییر" که از سوی انجمن سازندگان لوازم خانگی برگزار شده بود برنده جایزه قدیمی ترین یخچال انگلیس شد.
اکنون ادموند گارود آماده است تا این یخچال خود را با یک یخچال جدید که سالی 60 پوند در هزینه برق صرفه جویی می‌کند مبادله کند.
داگلاس هربیسون، رئیس این انجمن در این خصوص اظهار داشت: "ما این یخچال را در یک موزه نگهداری خواهیم کرد. این یخچال اگرچه هنوز به خوبی کار می‌کند اما مقدار زیادی انرژی می‌بلعد."

 
 

10 دعوای تاريخی علی پروین


 
10 دعوای تاريخی علی پروین


بدون تردید اگر بخواهیم نام آدم‌های اسمی فوتبال ایران را پشت سر هم ردیف كنیم، «علی پروین» فصل مشترك سه نفر اول همه فهرست‌ها خواهد بود. او كه در دوران بازیگری یكی از بهترین‌های فوتبال كشورمان بود، در عصر مربیگری هم دوران باشكوهی را از سر گذراند.

به گزارش خبرنگار سرویس ورزشی «فردا» بدون تردید اگر بخواهیم نام آدم‌های اسمی فوتبال ایران را پشت سر هم ردیف كنیم، «علی پروین» فصل مشترك سه نفر اول همه فهرست‌ها خواهد بود. او كه در دوران بازیگری یكی از بهترین‌های فوتبال كشورمان بود، در عصر مربیگری هم دوران باشكوهی را از سر گذراند. اگرچه هیچگاه ادعای پروین مبنی بر فتح 25 جام قهرمانی در معیت پرسپولیس به اثبات نرسید، اما نمیتوان كتمان كرد كه عناوین شماره هفت تاریخی فوتبال ایران بسیار پرشمار و مهم بوده است.

به نوشته گل؛ پروین كه در برهه‌ای شدت محبوبیتش در فوتبال كشورمان یك ركورد محسوب می‌شد و موفق به دریافت لقب جاودانه «سلطان» از زبان هوادارانش شد، البته كاراكتر جنجال‌برانگیزی هم داشته كه به تبع آن، دعواها و مجادلات گوناگونی را از سر گذرانده است. به بهانه بازگشت پر سر و صدای علی آقا به فوتبال كه با كنار رفتن دوست قدیمی‌اش حشمت مهاجرانی هم همراه بود، بد نیست نگاهی به مهمترین مناقشات سلطان با رعایا در این سال‌ها بیندازیم! دعوایی كه شاید خیلی زود به تعداد آن اضافه شود.


منصور امیرآصفی؛ علی آقا مربی را دور زد
لیگ پنجم تخت جمشید، علی پروین كه به عنوان كاپیتان پرسپولیس - قدرتمندترین تیم آن زمان - اسم و رسم گزافی به هم زده بود، با منصور امیرآصفی دچار مشكل شد. امیرآصفی آن روزها سرمربی سرخپوشان به حساب می‌آمد و هرگز نمی‌توانست تصور كند درافتادن با یك بازیكن نظیر علی پروین، چه عقوبتی برای وی به همراه دارد. در عین حال، درگیری پروین جوان با سرمربی‌اش به دور ماندن او از تركیب اصلی پرسپولیس در چند مسابقه متوالی انجامید. مقارن با این اتفاقات، علی پروین به رایزنی با علی عبده - مالك تیم - پرداخت و بعد از هماهنگی با وی، دست به اقدامی عجیب زد.

وقتی در یكی از مسابقات علی پروین كماكان از تركیب ثابت تیم دور مانده بود و دست بر قضا تیم هم نیمه اول را با یك گل از حریف عقب بود، مسوول تداركات تیم به دستور علی پروین در رختكن را به روی امیرآصفی بست تا با پشت در ماندن سرمربی تیم، یك كودتا در پرسپولیس رخ بدهد!


حسن حبیبی؛ دور از جام ملت‌ها
در آستانه جام ملت‌های آسیا 1980 كه در كویت برگزار شد، اختلاف نظر بین علی پروین و حسن حبیبی - سرمربی وقت تیم‌ملی - اوج گرفت. گرچه به دلیل قلت رسانههای گروهی در آن زمان، هرگز محتوا و موضوع اصلی درگیری پروین و حبیبی فاش نشد، اما به هر تقدیر همین اختلاف نظرها به دور ماندن یكی از بهترین فوتبالیست‌های تاریخ كشورمان از تركیب تیم ملی برای بازی‌های كویت انجامید.


محمد مایلی‌كهن؛ اتوبان یک طرفه معروف
اواسط دهه گذشته شمسی، محمد مایلی‌كهن كه همواره برای علی پروین نقش یك دستیار، شاگرد و رفیق صمیمی را ایفا می‌كرد، یك مصاحبه بسیار جنجالی علیه سلطان انجام داد. آن روزها پروین روی نیمكت سرخپوشان ترك‌تازی می‌كرد و قهرمانی‌های متعدد را به دست می‌آورد، اما مایلی‌كهن كه خود نیز در آن دوره یك مربی صاحب‌نام محسوب می‌شد، چشمان خود را بست و حرف‌های عجیبی را علیه پروین به زبان آورد. شاید مایلی‌كهن مترصد به دست آوردن جایگاه در پرسپولیس بود، اما به این دلیل یا هر علت دیگری، واكنش شدیدی به پروین نشان داد. این، یكی از اولین گفت‌وگوهای توفانی مایلی‌كهن به حساب می‌آید. پروین هرگز به آن مصاحبه مایلی‌كهن پاسخ نداد.


بهروز رهبری‌فرد؛ گل و شیرینی بگیرم؟!
درگیری‌های لفظی و متعاقب آن قهر و آشتی‌های علی پروین با بهروز رهبری‌فرد به یك سریال در فوتبال اواخر دهه هفتاد ایران تبدیل شده بود. شاید تعداد دفعاتی كه مدافع آن روزهای سرخپوشان به منظور آشتی با پروین گل و شیرینی تهیه كرد و راهی نمایشگاه ماشین سورتمه در هفت‌تیر شد، به تعداد انگشتان یك دست هم می‌رسید! مشاجره‌های پروین و رهبری‌فرد دلایل متعددی داشت كه غالباً شایعه پیوستن بهروز به استقلال هم چاشنی آن می‌شد‌ه است، اما یكی از این دعواها به بازی پرسپولیس و الانصار بازمی‌گشت.

بعد از این دیدار آسیایی كه سرخپوشان طی آن موفق شدند با سه گل حریف لبنانی را از پیشرو بردارند، بهروز رهبری‌فرد علناً در رختكن به بدگویی از تاكتیك‌های پروین پرداخت و بهویژه اجازه نفوذ به هاشمی‌نسب از طرف سلطان را به باد انتقاد گرفت. عده‌ای معتقدند این مساله ریشه در حسادت رهبری‌فرد به هاشمی‌نسب داشت، اما هرچه بود مثل همیشه این نوع انتقادها به واكنش قهری پروین انجامید.


  اكبر غمخوار؛ مدیر فنی یعنی كشك
می‌توان ادعا كرد نخستین كسی كه به شكل جدی تابوی سلطانیزم علی پروین در فوتبال ایران را شكست، اكبر غمخوار بود. مدیرعامل متنفذ سرخپوشان كه بعد از ناكامی تیم در لیگ دوم حرفه‌ای و به منظور ایجاد تغییر و تحولات گسترده در این مجموعه به پرسپولیس آمده بود، به اندازه‌ای به پر و پای پروین پیچید كه سرمربی سنتی قرمزها درنهایت مجبور به ترك تیم محبوبش شد.

غمخوار برای هدایت پرسپولیس در لیگ سوم گزینه‌های متعددی را مطرح كرد، اما درنهایت وینكو بگوویچ - مربی وقت موفق فولاد - را به تهران آورد و به پروین پیشنهاد كرد در كسوت مدیر فنی به حیات كاری خود در پرسپولیس ادامه بدهد. سلطان بعد از شنیدن این پیشنهاد غمخوار، واكنش عجیبی نشان داد و یكی از معروفترین جمله‌های تاریخ فوتبال ایران را به زبان آورد: «مدیر فنی یعنی كشك!» همان پستی كه امروز آن را در استیل‌آذین پذیرفته است.


محمود خوردبین؛ یار وفادار كجا رفت؟!
روابط علی پروین و محمود خوردبین از دوران بازیگری تا همین سال‌های اخیر همیشه حسنه بوده است. خوردبین به اندازه‌ای به پروین نزدیك بود كه نقش سرپرست دائمی پرسپولیس در زمان هدایت سلطان را ایفا می‌كرد.

پروین و خوردبین به اندازه‌ای رفقای گرمابه و گلستان بودند كه هواداران پرسپولیس در مدح این رابطه شعار هم ساخته بودند: «یار وفادار علی، خوردبینه!» در عین حال، همین رابطه بسیار خوب، پیش از لیگ هفتم به كلی از میان رفت. در شرایطی كه پایگاه خوردبین نزد علی پروین از دوران غمخوار سست شده بود، بازگشت محمود خان به پرسپولیس قبل از لیگ هفتم، به نوعی تیر خلاص بر شقیقه روابط این دو نفر محسوب میشد. حبیب كاشانی و حمید استیلی در چارت پرسپولیس لیگ هفتم، جایی برای پروین در نظر نگرفته بودند، اما خوردبین حكم سرپرستی همین تیم را گرفت و هماكنون هم مشغول به كار است.


حسین هدایتی؛ اجرای دستمزد كلان
یكی از متاخرترین مشاجره‌های لفظی علی پروین، مربوط به درگیری او با همین حسین هدایتی است. پروین وقتی برای چندمین‌بار تصمیم گرفت به فوتبال برگردد، راهی تیم استیل‌آذینی شد كه مالكیت آن در اختیار حسین هدایتی است. این مرد پولدار به منظور بازگرداندن استیل‌آذین به لیگ‌برتر ریخت و پاش زیادی كرده بود و با اعتماد به كادر همكاران علی پروین، عنوان امور فنی این تیم پرحاشیه را به سلطان سپرد.

با این حال اوضاع بر وفق مراد پیش نرفت و پس از حذف شدن استیل‌آذین در مرحله پلی‌آف، مخاصمه جنبه آشكار پیدا كرد. هدایتی با انتقاد از سیاست پروین در جذب بازیكنان مسن پرداخت و مدعی شد این مربی، یك میلیارد و 150 میلیون تومان دستمزد برای خودش در نظر گرفته است! پروین هم مقابل پاسخ هدایتی را داد، اما به هر حال این دو نفر اخیراً آشتی كردند.


داریوش مصطفوی؛ از پكن تا بچه سلطان
ریشه مشاجره امروز علی پروین با داریوش مصطفوی، به بازی‌های آسیایی پكن در سال 1990 برمی‌گردد. آن روزها رابطه سلطان با داریوش مصطفوی به اندازه‌ای شكرآب شده بود كه دبیر كل وقت فدراسیون فوتبال تصمیم گرفت همراه تیم به كشور چین سفر نكند؛ شاید هم تصمیم گرفتند او را نبرند! اما به هر تقدیر پروین آن تیم را در مسابقات مزبور به عنوان قهرمانی رساند.

روابط این دو نفر، از آن زمان به بعد هرگز رو به بهبودی نگذاشت و امروز در قامت اختلاف بر سر پرونده حضور محمد پروین در پرسپولیس، دوباره احیا شده است. در پی عدم توفیق استیل‌آذین در صعود به لیگ‌برتر، همگان منتظر بودند محمد پروین سر از پرسپولیس دربیاورد، اما فرزند سلطان در یك چرخش عجیب به سایپا رفت. او حتی با پرسپولیسی‌ها قرارداد داخلی هم امضا كرده بود. امروز علی پروین مدعی است مصطفوی در راه این انتقال كارشكنی كرده است!


علی دایی؛ شاگرد ناخلف
شاید علی دایی هم مشمول قوانین نانوشته سلطان می‌شد: «همه باید از من كوچكتر باشند!» علی پروین اخلاق خاصی داشت. او نمی‌توانست بزرگتر و محبوبتر از خودش را تحمل كند. عده بسیاری بر این عقیده هستند كه اخراج احمدرضا عابدزاده و حتی مهدی هاشمی‌نسب از پرسپولیس به این دلیل بود كه آنها مرزهای محبوبیت پروین را درهم نوردیده بودند و سكوها را به تشویق كسی غیر از سلطان وامی‌داشتند.

علی دایی افتخارات زیادی را كسب كرد، اما دعوای سنگینی با علی پروین انجام داد كه مهمترین نمود آن به لیگ سوم حرفه‌ای مربوط می‌شود. غمخوار در پروژه پروینزدایی خود، علی دایی را به عنوان یكی از لیدرها انتخاب كرده بود و این دو نفر، خیلی پیش از آنكه بتوان حد زد، رو در روی یكدیگر قرار گرفتند اما پروین این روزها با دایی هم آشتی كرد و همین چند هفته پیش یك جمله در وصف او گفت: «50 سال دیگر هم مثل دایی نخواهد آمد.» همان دایی‌ای كه چند سال پیش در مورد او گفته بود: «دو تا روپایی هم بلد نیست بزند.»


محمد دادكان؛ خوبه خودش پرسپولیسیه!
بعد از قهرمانی در لیگ اول حرفه‌ای، علی پروین در راه تكرار این عنوان در سال بعد، به پست رقیب بسیار سرسختی به نام سپاهان خورد. زردپوشان اصفهانی كه با فرهاد كاظمی نمایش‌های خوبی ارایه میدادند، در واپسین هفته‌های لیگ دوم، پرسپولیس را كاملاً از كورس قهرمانی بیرون راندند و جام را به نصف جهان بردند. این موضوع اعصاب علی پروین را به هم ریخته بود؛ تا جایی كه بعد از شكست خانگی مقابل ملوان در ورزشگاه تختی، او در اوج عصبانیت به سمت جلال مرادی، داور مسابقه دوید اما هدف او رییس وقت فدراسیون، یعنی محمد دادكان بود.

هر چند كه پروین ادعا كرد هدف او از این تعقیب و گریز كوتاه، رسیدن به یكی از بازیكنان تیمش بوده است، اما اختلافات او با محمد دادكان قابل كتمان نبود. سوتهای مشكوك جلال مرادی كه هیچگاه مقبول طبع سلطان قرار نداشت، باعث شد پروین به سمت دادكان فریاد بزند: «این چه وضع داوریه؟ خوبه این آقا خودش بازیكن پرسپولیس بوده...!» بعدها شركت دادكان در جشن قهرمانی سپاهان و سخنرانی او در همین مراسم، موجبات دل‌آزردگی بیشتر پروین و بخشی دیگر از پرسپولیسی‌ها را فراهم كرد.




 
توییت رولت: تازه‌ترین محصول شروین پیشه‌ور، نابغه ایرانی!


غالبا ما در در توییتر، گاه و بی گاه کنجکاوی می‌کنیم تا ببینیم، دوستانمان چه کسانی را دنبال می‌کنند. توییت رولت ایده جالبی دارد، تصور کنید که قادر باشید وارد اکانت توییتر دیگران شوید و همه توییت‌های دوستان او را بخوانید. باید تجربه جالبی باشد.

توییت رولت دقیقا به همین منظور، به راه افتاده است. با کمک آن می‌توانید دنیای توییتر را از چشم دوستان یا افراد بسیار مشهور ببینید!

کافی است وارد سایت شوید و شناسه کاربری، شخص مورد نظر را وارد کنید!

 
توییت رولت: تازه‌ترین محصول شروین پیشه‌ور، نابغه ایرانی!


خوب Twtroulette، سایت جالبی است. اما وقتی این سایت برایتان جالب‌تر می‌شود که بدانید، آن را شخصی به نام شروین پیشه‌ور با همکاری «استفان او» در عرض یک هفته برپا کرده است.

وقتی داشتم خبر را می‌خواندم نام مؤسس این سایت نظرم را به خود جلب کرد، جستجوی بیشتری کردم و مشخص شد که ایشان واقعا ایرانی هستند.

شروین پیشه‌ور در ایران به دنیا آمده است و بعد از انقلاب و در زمان جنگ ایران و عراق همراه خانواده به آمریکا مهاجرت کرد. او هم اکنون ۳۶ ساله است ولی از یک دهه پیش یک کارگشای نابغه و یک ایده‌پرداز باهوش در زمینه راه انداختن استارت‌‌‌آپ‌های اینترنتی بوده است.

در شرایطی که خانواده از او انتظار داشتند، پزشک شود، او زیست‌شناسی سلولی- مولکولی خواند ولی عشق و علاقه او را به سمت فناوری سوق داد.

او از کودکی عاشق کامپیوتر بود، پدرش که در رادیو و تلویزیون کار می‌کرد، ماه‌ها کار کرد تا ۲۶۰۰ دلار برای خرید یک کامپیوتر Apple 2C را جور کند.

زمانی که او در برکلی مشغول تحقیق روی بیماری مالاریا بود، یک روز توانست با یک جستجوی اینترنتی، به تحقیقات یک دانشمند ژاپنی دسترسی پیدا کند. در همین لحظه، ناگهان به این نتیجه رسید که بهتر است در زمینه فناوری اطلاعات فعالیت کند. او حس کرد با این روش بهتر می‌تواند به پیشبرد علم کمک کند. او با خودش فکر کرد که می‌تواند با صرف ۱۰ سال وقت، پزشک شود ولی در همین مدت می‌تواند کاری کند که به هزاران محقق در تحقیقات علمی‌شان کمک کند.

در شرایطی که ما مدت زیادی نیست، با اصطلاح رایانش ابری یا Cloud computing آشنا شده‌ایم، شروین از حدود ۱۰ سال قبل با تأسیس شرکت WebOSInc، سیستم عامل مبتنی بر وب my-WebOS را عرضه کرد. او وب را به مثابه یک پلتفرم تصور کرد، پلتفرمی که پذیرای اپلیکیشن‌ها باشد.

شروین، مثل خیلی از نوابغ دیگر، کارش را از یک گاراژ شروع کرد و مجبور شد مدتی به عنوان نگهبان کار کند و شبی ۸ دلار دستمزد بگیرد! اما او در شب‌های نگهبانی با کمک لپ تاپ ال جی مینی که مادرش به او داده بود، آنلاین می‌شد و طرح‌هایش را آماده می‌کرد!

خوشبختانه طرح سیستم عامل تحت وب او سرمایه‌گذارانی پیدا کرد و توانست مبلع ۷۰۰ هزار دلار جمع‌آوری کند. یکی از سرمایه‌گذاران او برادر مایکل دل معروف بود! او سه سال این شرکت را چرخاند و ۱۰ میلیون دلار عایدش شد!

شروین پیشه‌ور تا به حال حدود ۳۰ استارت‌آپ راه انداخته است و از این محل ۵۰ میلیون دلار درآمد داشته است. او مؤسس و رئیس شرکت SGN است که یکی از شرکت‌های پیشرو در زمینه بازی‌های اجتماعی و موبایل است.

هم‌اکنون میلیون‌های نفر بازی‌های شرکت او را مثل F.A.S.T، kies of Glory, Exo-Planet, iBowl, iGolf, iBasketball در گوشی‌های آیفون یا در فیس‌بوک نصب کرده‌اند. مشهورترین بازی آنها در فیس‌بوک (fluff)Friends است.

در اهمیت شرکت SGN همین بس که طبق آمار گرفته شده، بیش از ۲۵ درصد بازی‌های نصب شده در آیفون و آی‌پاد تاچ ساخته این شرکت هستند!

شروین، مؤسس Webs.com هم است، که یک شبکه اجتماعی بزرگ انتشار محتوا با بیش از پنجاه میلیون عضو است.

او در زمینه سرمایه‌گذاری در استارت‌آپ‌ها، بسیار باهوش عمل می‌کند، کافی است به نام استارت‌آپ‌هایی که او در آنها سرمایه‌گذاری کرده است و هم‌اکنون بسیار مشهور شده‌اند، دقت کنید. یکی از نام آشناترین آنها Gowalla است.

روزنامه‌های وال استریت ژورنال، فایننشیال تایمز، نیویورک تایمز، لوس آنجلس تایمز و خبرگزاری‌هایی مثل CNN و CNBC مقاله‌های در وصف او دارند و با جستجوی ساده‌ای در اینترنت ده‌ها مطلب در مورد او پیدا می‌کنید.

او یکی از اعضای گروه سیاست‌گذاری فناوری، رسانه‌ها و ارتباط از راه دور است که با اوباما در زمینه طرح‌های فناوری و ابتکاری یاری می‌رساند!

او به هوش دانشجوهای ایرانی اطمینان دارد و دانشگاه شریف را به مانند MIT ‌آمریکا می‌داند.

 

                                          اسم شما چندمین اسم جهانه ؟

 

 

با رفتن به این سایت و وارد کردن اسمتون خواهید دید که اسم شما چندمین اسم جهانه am lol

آدرس :


Poke My Name


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:









تاريخ : 3 آبان 1389برچسب:,
ارسال توسط رضا
آخرین مطالب